-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 تیر 1390 14:13
امروز فهمیدم یه دوست قدیمی عاشق شده. انقدر براش خوشحال شدم که نگو نپرس. اون دوست قدیمی دل پاکی داشت و خوش به حال اونی که الان صاحب این دل پاکه. امروز یه چیز دیگه هم فهمیدم. فهمیدم امید، اون دل پاکی که من فکر می کردم رو نداره و الان من صاحب این دل ناپاکم. حالم خیلی بده ... سه ماهه دیگه میریم سر خونه زندگی مون اما با...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 6 خرداد 1390 22:01
بچه بودن همیشه بد نیست وقتی ایمان می یاری که بچه ای یعنی باور کردی باید از یکی کمک بگیری دستت را دراز کن هنوز هم کسایی هستن که دستت را بگیرن فقط زود اعتماد نکن حرف همه را بشنو و بهترینش را انتخاب کن تو داری یه خانواده را اداره می کنی درس هم می خونی این همه فشار برای تو کافی است تا به همه ثابت کنی بزرگ زنی هستی با قدرت...
-
حتی کسی به کلبه تنهایی من سر هم نمی زند....
شنبه 31 اردیبهشت 1390 16:46
افتادم تو سربالایی زندگی... یه بطری آب دستمه هر چند وقت به چند وقت نفسی تازه می کنم. سخت شده، نمی دونم شایدم سخت بود من نمی فهمیدم. از بس که خوش بودم و خوش خیال اما الآن دیگه از خواب زمستونی بیدار شدم... ماشاالله خواب زمستونی سه ماه، شش ماه نه یک سال و نیم ! چه قدر هم از این خواب خسته ام... کوفته شده بدنم، آرزوهای...
-
بعد از گذشت ۷ سال...
شنبه 20 فروردین 1390 16:13
۷ سال می گذره از روزی که این وبلاگ رو به نام خودم ایجاد کردم تا هر روز بیام و بنویسم... بنویسم از روزهای زشت و قشنگی که داشتم از آرزوهام از خواسته هام از دنیای کوچیکم با رویاهای بزرگم... اما نشد نیمدم ننوشتم شاید هم تقصیره خودم بود که نخواستم... نخواستم که بنویسم نخواستم برای یک بار هم که شده برای داشتن چیزی تلاش کنم...
-
ای کاش پشت دستمو که داغ کرد حواسم جمع می شد ! من خیلی بچه ام
پنجشنبه 4 آذر 1389 01:18
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 فروردین 1389 21:03
دیشب شوهرم پشت دستمو با فندک ماشین داغ کرد و من فهمیدم که چه قدر بی ارزشم !!!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 بهمن 1384 06:31
ای نگاهت... ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقتیست که هر شب به تو می اندیشم به تو آری، به تو یعنی به همان منظر نور به همان سبزصمیمی به همان باغ بلور به همان سایه، همان وهم همان تصویری که سراغش زغزلهای خودت می گیری به همان زل زدن از فاصله دور به هم یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم به تبسم، به تکلم، به دل آرایی تو...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 بهمن 1384 21:04
وجودم پر از بوی سیب شده خواب پرواز می بینم من مدیون تمام گندم های دنیام ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 دی 1384 17:19
اجاق خونه می سوزه و سرده ببین سرما چه کرده ! ای وای از اون روزی که گردونه به کام ما نگرده
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مرداد 1384 01:10
قصه من و غم تو قصه گل و تگرگه ترس بی تو زنده بودن ترس لحظه های مرگه می خوام چیزی بنویسم ولی دلم سخت گرفتست .. ..... ..........
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 30 خرداد 1384 00:38
با من بگو از عشق ای اخرین معشوق که برای رسوایی دنبال بهونم تو شدی بی تعبیر عشق رویای شبونم من تو نگاه تو دنیام رو می بینم تقدیر من عشق تو شد که همیشه فکر محالم بود چشمان تو افسانه ایست که تمام خواب و خیالم شد من تو نگاه تو دنیا رو می بینم فردای شیرینم نازنین من شب های تنهایی هم رنگ گیسوته اغوشتو باز کن بانوی مهتابی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خرداد 1384 22:31
سال ها بی بودنت بودم تن به هر بیهوده فرسودم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 خرداد 1384 16:27
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی اره منم . همون دیوونه همیشگی فدای مهربونی هات. چه می کنی با سرنوشت؟ دلم برات تنگ شده بود این نامه رو برات نوشت حال منو اگه بخوای رنگ گلهای قالیه جای نگاهت بدجوری رو صحن چشمام خالیه ابرا همه پیش منن . اینجا هوا پر از غمه از غصه هام هر چی بگم جون خودم بازم کمه دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار...
-
ادم برفی دلم تنگه
شنبه 2 آبان 1383 01:26
یه روزی آرزوی ادم میاد کنارش انقدر بهش نزدیک میشه که بوی آرزویی رو که سال ها منتظرش بودی رو حس می کنی دوست داری برش داری بوسش کنی ولی هر چقدر دستتو دراز می کنی بهش نمی رسی وقتی می پری بالا می بینی فقط چند سانتی متر باهاش فاصله داری هی تلاش می کنی می پری عرق می ریزی ولی نمی شه تو قدت کوتاست ثانیه ها رو حفظ می کنی زمان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 مرداد 1383 11:47
هر چی خاطره تلخ داری بریز تو یه جعبه.عطر قدیمیت هم بذار داخلش.درش رو سفت ببند. جعبه رو به گوشه ای تاریک از ذهنت ببر. یه عطر جدید بخر.به حمام برو و خودت رو خوب بشور.لباس های تمیز بپوش.عطر جدیدت رو انقدر بزن تا خوب حسش کنی.برو رو پشت بوم خونتون. به آسمان نگاه کن آبیه بزرگه مثل یه سقف بالای سرته حالا به روبرو نگاه کن یه...