من زنم همزاد بارون،هم نژاد کوه و تیشه

طعم شیرین یه آغوش،معنیه درخت و ریشه

من زنم همزاد بارون،هم نژاد کوه و تیشه

طعم شیرین یه آغوش،معنیه درخت و ریشه

ادم برفی دلم تنگه


یه روزی آرزوی ادم میاد کنارش
انقدر بهش نزدیک میشه که بوی آرزویی رو که سال ها منتظرش بودی رو حس می کنی
دوست داری برش داری
بوسش کنی
ولی هر چقدر دستتو دراز می کنی بهش نمی رسی
وقتی می پری بالا می بینی فقط چند سانتی متر باهاش فاصله داری
هی تلاش می کنی
می پری
عرق می ریزی
ولی نمی شه
تو قدت کوتاست
ثانیه ها رو حفظ می کنی
زمان برات حکم طالا رو داره
ولی نمی شه
نمی شه
وایسادی نگاه می کنی
آرزوت پر می زنه
از جلوی چشمات دور می شه
دستتو دراز کردی
با چشای گریون داری تماشا می کنی که آرزو پررررررررررررر
آرزوت که می ره تمام امید تو هم می ره
تمام هستیه تو هم باهاش دور می شه
حالا آرزو رفته
تو تنها شدی
با خودت کلنجار میری
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه فقط چند سانتی متر
ولی تقصیر تو نبوده که قدت کوتاه است
باز باید برگردی به همون جهنمی که بودی
الان من این وسط گیر کردم
چرا من باید قدم کوتاه باشه که آرزوم پر  بکشه
مگه تقصیر من است
خدا اینجوری می خواسته
حالا تو موندی و خدا
با یه حسرت خیلی خیلی بزرگ از آرزوی از دست رفته
........

نظرات 2 + ارسال نظر
یاس یکشنبه 10 آبان 1383 ساعت 11:01 http://lovelyrose.blogsky.com/

سلام گلناز جون ....
خیلی عالی بود ... آفرین ....
دلم برات تنگ شده بود ....
موفق باشی ...
منم اومدم ...!

نوید... پسر جنوب .. دوشنبه 16 آذر 1383 ساعت 16:05 http://ExE.BlogSky.Com

سلام گلناز جان خوبی ؟ خوشی ؟ سلامتی ؟ وبلاگ قشنگی داری و مطالب خوندنی مینویسی انشالله همیشه موفق و موید باشی ..!! آرزومند آرزوهایت نوید { پسر جنوب } منتظرم .. بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد